مشاوره حقوقي مشاوره حقوقي
|
دادسرا يك نهاد قضايي است كه رسيدگي ابتدايي به جرايم و مسائل كيفري را بر عهده دارد. يعني اغلب جرايم قبل از طرح در دادگاه در دادسرا رسيدگي ميشوند. چراكه در بسياري موارد نياز به تحقيق و بررسي جرايم وجود دارد تا با تكميل پرونده به دادگاه فرستاده شود. اين نهاد فارق از اينكه در چه كشوري هستيم و چه احكامي بر آن حاكم است، در همه كشورها يك سري ويژگي مشترك دارد اما اين ويژگيها در همه كشورها به صورت يكسان رعايت نميشود. در اين مقاله به ويژگيهاي دادسرا پرداختهايم.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.
منبع : دادسرا | وظايف و انواع آن
ويژگي دادسراها
۱- سلسه مراتب
قضات دادسرا تحت رياست مقام بالاتر خود ميباشند، يك رئيس وجود دارد و بقيه مرئوس هستند.
دادسرا در معناي خاص خود شامل دادستان، داديار و معاونان ميشود و در معناي عام بازپرس را هم در بر ميگيرد. داديار هم به نوعي معاون دادستان است بنابراين رعايت سلسله مراتب بين داديار و دادستان وجود دارد و هر چه كه دادستان ميگويد داديار بايد گوش دهد. به عبارتي كليه قرارهايي كه داديار صادر ميكند بايد به تاييد و موافقت دادستان برسد و نظر دادستان ارجحيت دارد.
ممكن است وقتي داديار براي دفاع از كيفرخواست ميرود، نظر شخصي داديار مخالف كيفرخواست باشد يعني با توجه به ادله و مدارك موجود به نظر شخصي خودش اين شخص بايد تبرئه ميشده است (قرار منع تعقيب برايش صادر ميشده است) اما در اينجا نميتواند نظر شخصياش را بگويد، چون به جانشيني دادستان رفته و فقط بايد دفاع كند و نظر دادستان را اعلام كند. در خصوص دادستان و بازپرس بايد رابطه سلسله مراتبي وجود داشته باشد، چون دادستان مقام تعقيب است و طرف دعوا محسوب ميشود. بازپرس مقام تحقيق است و بايد ادله را اعم از اينكه له متهم است يا عليه او، جمعآوري كند و به عنوان يك شخص بيطرف كشف حقيقت كند. بنابراين ما قاعده استقلال مقام تعقيب از مقام تحقيق را داريم. همانطور كه در ماده ۲۶۹ آيين دادرسي كيفري جلوهاي از همين استقلال را داريم.
مثال
فرض كنيد بازپرس قرار منع تعقيب متهم را خطاب به دادستان صادر ميكند، اگر وي موافق بود كه هيچ اگر مخالف بود پرونده و قرار را مجدداً به بازپرس ارجاع ميدهد. اگر بازپرس مجدداً بر نظر خود اصرار كرد در اين صورت بين بازپرس و دادستان اختلاف به وجود ميآيد. در اينجا استقلال شان حكم ميكند كه يك مقام بالاتر حل اختلاف كند، بنابراين پرونده را به دادگاهي كه اين دادسرا در معيت آن فعاليت ميكند ميفرستند. دادگاه يكي از اين دو نظر نظر دادستان يا بازپرس را ميپذيرد و بدين صورت حل اختلاف ميشود.
فرض كنيد جرمي مثل قتل عمد در آران و بيدگل اتفاق بيفتد. تحقيقات مقدماتي را در دادسراي آران و بيدگل انجام ميدهند و رسيدگي در دادگاه كيفري يك كاشان انجام ميشود. فرض كنيد بازپرس قرار منع تعقيب صادر كند و نظر دادستان قرار جلب به دادرسي باشد در اين صورت حل اختلاف اين دو مرجع با دادگاهي است كه دادسراي آران و بيدگل در معيت آن است.
نكته: ميان دادسراي كل و دادسراي شهرستان رابطه سلسله مراتبي وجود ندارد.
۲- استقلال دادسرا
نهاد تعقيب، دعواي عمومي را به نيابت از جامعه انجام ميدهد؛ بنابراين تحت تاثير جامعه و اشخاص ديگر نخواهد بود.
در برابر شاكي، متهم و دادگاه كيفري اين استقلال قابل بررسي است.
دادسرا نسبت به دادگاه مستقل است، يعني دادگاه موظف است فقط به جرايمي رسيدگي كند كه در كيفرخواست آمده بنابراين اگر دادگاه در حين رسيدگي جرمي را كشف كند كه به جرم اول ارتباطي ندارد بايد به دادستان اطلاع دهد و خودش حق رسيدگي ندارد چون تشخيص اينكه اصل تعقيب انجام شود يا نه با دادسرا است.
دادسرا نسبت به شاكي و متهم مستقل است، شاكي فقط حق شكايت دارد ولي اينكه چه اشخاصي تعقيب شوند و چه قراري صادر شود، چه تاميني اتخاذ شود و چه دليلي جمعآوري شود بر عهده دادسرا است و شاكي حق دخالت ندارد؛ به طور طبيعي متهم نيز حق ندارد بگويد چه تحقيقي از من بكنيد و چه تحقيقي انجام ندهيد.
۳- وحدت دادسرا
دادسرا، وقتي به عنوان نماينده جامعه محسوب ميشود كه هر كدام از مقامات هر تصميمي بگيرند اين تصميم منتسب به كل دادسرا باشد.
به طور مثال اگر يك بازپرسي قرار منع تعقيب صادر كرد و دادستان هم تاييد كرد، اين تصميم كل دادسرا محسوب ميشود.
ممكن است تعقيب را يك مقام شروع كند، تحقيق را يك مقام ديگر انجام دهد، ادامه تعقيب را كسي ديگر انجام دهد، قرار را يك مقام ديگري صادر كند و در دادگاه شخص ديگري دفاع كند؛ درست است كه افراد متعددي در اين تعقيب و تحقيق دخالت داشتند اما همه به نام دادسرا نوشته ميشود كه به آن وحدت دادسرا گفته ميشود.
۴- قابليت رد دادرس
چنانچه جهات رد دادرس وجود داشته باشد مقامات دادسرا قابل رد هستند به طور مثال بازپرس اگر با يكي از طرفين نسبت داشته باشد قابل رد است.
۵- عدم مسئوليت دادسرا
عدم مسئوليت به اين معناست كه در برابر اقداماتي كه دادسرا انجام ميدهد از نظر حقوقي و كيفري هيچ مسئوليتي ندارد، چون اقداماتش از روي سوءنيت نيست البته اين عدم مسئوليت ارتباطي با تقصير قضات دادسرا يا خسارتي كه به متهم وارد ميشود ندارد.
فرض كنيد متهم يك مدتي در بازداشتگاه باشد و بعد از آن براي او قرار منع تعقيب صادر شود يا در دادگاه برائت حاصل كند، اينجا متهم نميتواند عليه كل نهاد دادسرا شكايت كند كه بيدليل من را بازداشت كردند يا به من اتهام زدند. عليه دادسرا نميشود اقدامي كرد و اين همان عدم مسئوليت دادسرا است. اما اگر مقامات دادسرا مرتكب تقصير شوند قابل تعقيب هستند چه از نظر حقوقي و چه از نظر كيفري باشد.
براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص دادسرا، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آمادهاند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون دادسرا پاسخ دهند.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.
منبع : دادسرا | وظايف و انواع آن
امتیاز:
بازدید: 47
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |